دیکشنری
multisystem organ failure
فارسی
1
عمومی
::
نارسایی احشایی چندسیستمی
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MULTISECTION
MULTISECTORAL
MULTISEQUENCING
MULTISIG
MULTISONANT
MULTISONOUS
MULTISTABLE
MULTISTAGE
MULTISTAGE FIELD TEST
MULTISTAGE SAMPLING
MULTISTAGE TEST
MULTISTAKEHOLDER
MULTISTATION
MULTISTRAND ROPE
MULTISTRATIFIED SAMPLING
MULTISYSTEM ORGAN FAILURE
MULTITASKING
MULTITECHNIQUE EQUIPMENT
MULTITUDE
MULTITUDE OF SINS
MULTITUDINISM
MULTITUDINIST
MULTITUDINOUS
MULTITUDINOUSLY
MULTIVALENCE
MULTIVALENT
MULTIVALUED
MULTIVALVE
MULTIVARIATE
MULTIVARIATE ADAPTIVE REGRESSION SPLINES
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید